tag:blogger.com,1999:blog-75254085450727162802024-02-19T07:08:50.906+03:30جوک و اس ام اس دست اول ، طنز ، لطیفه ، شوخی ، خنده ، جدید ، بروزجوک و اس ام اس sms های ایرانی و فارسی و عاشقانه - جک جدید،دسته اول - این سایت حاوی کلمات رکیک و غیر اخلاقی نمی باشدو شما می توانید با خیال آسوده آدرس این سایت را در اختیار دوستان ، آشنایان و خانواده خود قرار دهید تا آنها هم لحظات خوشی داشته باشند- تذکر این نکته ضروری است که این سایت قصد توهین به هیج قوم ، نژاد و ملیتی را نداشته و نخواهد داشت. جوک ها صرفا جهت تفریح و فراهم کردن اوقات خوش و مفرحی برای کلیه هموطنان عزیز میباشد.(گردانندگان سایت نیز آذری زبان هستند )Unknownnoreply@blogger.comBlogger3125tag:blogger.com,1999:blog-7525408545072716280.post-53250025027282232872010-03-14T16:27:00.000+03:302010-03-14T16:27:13.568+03:30سه نفر ایرانی و سه نفر آمریکایی!سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در یک<br />
کنفرانس می رفتند. در ایستگاه قطار سه آمریکایی هر کدام یک بلیط خریدند، اما در<br />
کمال تعجب دیدند که ایرانی ها سه نفرشان یک بلیط خریده اند. یکی از آمریکایی ها<br />
گفت: چطور است که شما سه نفری با یک بلیط مسافرت می کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت:<br />
صبر کن تا نشانت بدهیم.<br />
<br />
<br />
همه سوار قطار شدند. آمریکایی ها روی صندلی های تعیین شده<br />
نشستند، اما ایرانی ها سه نفری رفتند توی یک توالت و در را روی خودشان قفل کردند.<br />
بعد، مامور کنترل قطار آمد و بلیط ها را کنترل کرد. بعد، در توالت را زد و گفت:<br />
بلیط، لطفا! بعد، در توالت باز شد و از لای در یک بلیط آمد بیرون، مامور قطار آن<br />
بلیط را نگاه کرد و به راهش ادامه داد. آمریکایی ها که این را دیدند، به این نتیجه<br />
رسیدند که چقدر ابتکار هوشمندانه ای بوده است.<br />
<br />
<br />
بعد از کنفرانس آمریکایی ها تصمیم گرفتند در بازگشت همان کار<br />
ایرانی ها را انجام دهند تا از این طریق مقداری پول هم برای خودشان پس انداز کنند.<br />
وقتی به ایستگاه رسیدند، سه نفر آمریکایی یک بلیط خریدند، اما در کمال تعجب دیدند<br />
که آن سه ایرانی هیچ بلیطی نخریدند. یکی از آمریکایی ها پرسید: چطور می خواهید<br />
بدون بلیط سفر کنید؟ یکی از ایرانی ها گفت: صبر کن تا نشانت بدهم.<br />
<br />
<br />
سه آمریکایی و سه ایرانی سوار قطار شدند، سه آمریکایی رفتند.<br />
توی یک توالت و سه ایرانی هم رفتند توی توالت بغلی آمریکایی ها و قطار<br />
حرکت کرد.. چند لحظه بعد از حرکت قطار یکی از ایرانی ها از توالت بیرون آمد و رفت<br />
جلوی توالت آمریکایی ها و گفت: بلیط ، لطفا<br />
بقیه اش رو خودتان حدس بزنید.........<div class="blogger-post-footer">اگر هنوز عضو خوراک وبلاگ ما نیستید از آدرس زیر مشترک شوید http://feeds2.feedburner.com/persianjok</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7525408545072716280.post-28479182281276549232008-04-12T21:05:00.000+04:302008-04-12T21:06:11.262+04:30<div dir="rtl" style="text-align: right;"> تركه توي كوپه قطار با يك خانم غريبه همسفر بوده. شب خانمه ميره تخت بالايي ميخوابه و تركه تخت پاييني. نصفه شب خانمه ميگه سردمه، كاش شما ميتونستي ميرفتي از مأمور قطار برام پتو ميگرفتي. تركه ميگه ميخوايي خانم امشب فرض كنيم زن و شوهر هستيم تا هردومون گرم شيم؟ خانمه كه همچين بگي نگي از پيشنهاد بدش نيومده بوده ميگه باشه حاضرم. تركه ميگه پس پاشو خودت برو پتو بگير، براي منم يه چايي بيار<br /></div><div class="blogger-post-footer">اگر هنوز عضو خوراک وبلاگ ما نیستید از آدرس زیر مشترک شوید http://feeds2.feedburner.com/persianjok</div>Unknownnoreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-7525408545072716280.post-13434802863610629412008-02-10T09:21:00.001+03:302008-02-10T09:31:56.014+03:30ترکه ادعاي پيغمبري ميكرده،رفيقاش بهش ميگن: بابا همينجوري كه نميشه! بايد بري چهل روز بشيني تو غار، تا از خدا برات وحي بياد. خلاصه ترکه ميره، دو روز بعد با دست و پاي شكسته و خوني مالي برميگرده! رفيقاش ميپرسن: چي شده؟! يارو ميگه: ما رفتيم تو غار، يهو جبرئيل با قطار اومد!<div class="blogger-post-footer">اگر هنوز عضو خوراک وبلاگ ما نیستید از آدرس زیر مشترک شوید http://feeds2.feedburner.com/persianjok</div>Unknownnoreply@blogger.com0