مشترک خوراک این وبلاگ شوید تا خنده را بروی لبهایتان بنشانیم

باحاله بخونین

آخه نکبت ها ایران میخواد بمب اتمی بسازه به شامپو چه ربطی داره؟!! شامپو رو چرا تحریم می کنید؟! ایرانیا ینی اگه کچل بشن نمی تونن بمب اتم بسازن ؟!!!



یکی از حسرت های بچگیم خون دماغ شدن بود ! خیلی حس و ژست باکلاسی بود . . . همه بهت توجه می کردن در حد شهید زنده !

قرار بود بزرگ شيم يادمون بره ...
بيشتر جا افتاد لامصب :(

ملت تو ایمیل های عاشقانه؛
به درجاتی رسیدن که ابو سعید ابالخیر تو عرفان نرسیده بود  

یه داداش دارم دهه هفتادیه، دوس دخترش زنگ زده خونمون روز مادر رو به مامانم تبریک گفت :|
دهه شصتی باشی درک میکنی!
زمان ما کی جرات داشت بگه دوست دختر و دوست پسر داره :( یعنی اونطوری که ما با دوست دخترمون رمزی حرف میزدیم، شهید همت با قرارگاه نمیزد 

به بابا میگم می‌خوام برم سمت گیاهخواری، نظرت چیه؟!
بابام: آفرین، خیلی هم خوبه، مگه تو چیت از بـُـز کمتره؟!! 
 


چند جک جدید و باحال

 جدیدترین جُک چینی : یه روز از یه ایرانیه می پرسن اسم ساله جدیدتون چیه ؟؟ 
میگه سال تولید ملی

از يه بچه ميپرسن تو خونتون چي کم دارين ؟ 
ميگه هيچي ! گفتن چرا ؟ 
گفت ديروز خواهرم از نامزدش حامله شد،مادرم گفت : فقط همينو کم داشتيم !!! 


توی قرن ۲۱ اسکل” به کسی‌ گفته میشه که
قلبی پاک و بی گناه و مهربون داره،آدم فروش و نا رفیق نیست و از پشت خنجر نمیزنه !

دانشجویان عزیز: زیاد به خودتان فشار نیاورید حتی امام (ره)هم به شما امیدی نداشت همیشه میگفت امید من به دبستانی هاست فقط جهت اطلاع گفتم 

الان دیگه زنها در همه ورزشها مثل فوتبال، همه علوم بویژه انرژی اتمی و حتی در کار و تجارت موفق هستند‌،… خدا وکیلی اینطوری که دارن پیشرفت میکنن امید این میره یه روزی بیاد که ” پارک دوبل” رو هم یاد بگیرن!!!  


آش نخورده و دهان سوخته

آش نخورده و دهان سوخته

کمی صبر کنید تا تصویر به طور کامل بارگذاری شود



Beware of IRAN's diplomat

خطر  دیپلمات های ایرانی حین شنا
 




کاترین اشتون در دیدار های هسته ای با ایران

کاترین اشتون در دیدار اول
کاترین اشتون در دیدار دوم
کاترین اشتون در دیدار سوم
پیش بینی  دیدار چهارم


اگر من هنوز ازدواج نکرده ام…


اگر من هنوز ازدواج نکرده ام…
تقصير ساعت کاري ام است که صبح خروسخوان مي روم و صلاة ظهر مي آيم و شانس ديده شدن را از دست مي دهم!
تقصير خواهرم است که از شوهرش طلاق گرفت و باعث شد نظر همه نسبت به ما عوض شود!
تقصير بابا است که آن قدر پول ندارد که چشم ملت در بيايد! تقصير مامان است… مگر نمي گويند مادر را ببين دختر را بگير؟!
تقصير پسرعموست که نفهميد عقد دختر عمو و پسرعمو را در آسمان ها بسته اند! تقصير استادمان است که جلوي همه به من ابراز علاقه کرد و باعث شد ديگر کسي جرات نکند از من خواستگاري کند!
تقصير مادر شوهر عمه است، مي دانم که بختم را او بسته!
تقصير پسر همسايه دست راستي است که به خودش اجازه داد از من خواستگاري کند! تقصير پسر همسايه دست چپي است که به خودش اجازه نداد ازمن خواستگاري کند! تقصير تلويزيون است که توي همه سريال هايش همه جوان ها ازدواج مي کنند و اصلا به مشکلات ما جوان هاي ازدواج نکرده نمي پردازد!
تقصير مطبوعات است که توي مطالبشان همه جوان ها از هم طلاق مي گيرند و مردم را نسبت به ازدواج بدبين مي کنند!
تقصير دولت است که فکري براي حل بحران ازدواج جوان ها نمي کند! تقصير مجلس است که به جاي سربازي اجباري، پسرها را مجبور به ازدواج اجباري نمي کند!
تقصير مردم است که انقلاب کردند و باعث شدند مدارس مختلط جمع بشود! تقصير رييس جمهور است که نمي آيد مرا بگيرد براي پسرش!!؟!
تقصير عراق است که کلي از پسرهاي آماده ازدواج ما را به کشتن داد!
تقصير هلند است که همجنس بازي را رواج داد تا مردها ديگر نيازي به زن گرفتن نداشته باشند!
تقصير انگليس است، اين که اصلا گفتن ندارد. همه مي دانند که هميشه و همه جا کار، کار انگليس است!
تقصير سازمان ملل است که روي سردرش نوشته شده"بني آدم اعضاي يکديگرند" اما مشخص نکرده که مثلا من جيگر کي هستم؟!
تقصير کره زمين است که جوري نچرخيد که من و نيمه گمشده ام به هم برسيم!
تقصير قمر است که روز به دنيا آمدن من در عقرب بوده



روز زن مبارک

ای زن، ای الطاف دستِ حضرتِ پروردگار
ای تو بهتر از همه هستی، به صد ره آشکار
خنده ات چون روشنایِ صبحِ هستی، پر ضیا
خنده ات چون دامنِ عرش خدا، مهدِ صفا
روزت مبارک باد



با خشونت هرگز...

 با خشونت هرگز
 
نمیدونم این شعر از کیست ولی خیلی زیباست

 سخت آشفته و غمگین بودم…

 به خودم می گفتم:

بچه ها تنبل و بد اخلاقند

دست کم میگیرند

درس ومشق خود را…

باید امروز یکی را بزنم، اخم کنم

 و نخندم اصلا

تا بترسند از من

و حسابی ببرند…

خط کشی آوردم،

درهوا چرخاندم...

 چشم ها در پی چوب، هرطرف می غلطید

مشق ها را بگذارید جلو، زود، معطل نکنید !


اولی کامل بود،


دومی بدخط بود

بر سرش داد زدم...


سومی می لرزید...

خوب، گیر آوردم !!!

صید در دام افتاد

و به چنگ آمد زود...

دفتر مشق حسن گم شده بود

این طرف،
آنطرف، نیمکتش را می گشت

تو کجایی بچه؟؟؟

بله آقا، اینجا

همچنان می لرزید...

” پاک تنبل شده ای بچه بد ”

" به خدا دفتر من گم شده آقا، همه شاهد هستند"

” ما نوشتیم آقا ”


بازکن دستت را...

خط کشم بالا رفت، خواستم برکف دستش بزنم

او تقلا می کرد

چون نگاهش کردم

ناله سختی کرد...

گوشه ی صورت او قرمز شد

هق هقی کردو سپس ساکت شد...

همچنان می گریید...

مثل شخصی آرام، بی خروش و ناله


ناگهان حمدالله، درکنارم خم شد

زیر یک میز،کنار دیوار، 
دفتری پیدا کرد ……


گفت : آقا ایناهاش، 
دفتر مشق حسن


چون نگاهش کردم، عالی و خوش خط بود

غرق در شرم و خجالت گشتم

جای آن چوب ستم، بردلم آتش زده بود

سرخی گونه او، به کبودی گروید …..


صبح فردا دیدم

که حسن با پدرش، و یکی مرد دگر

سوی من می آیند...


خجل و دل نگران، 
منتظر ماندم من

تا که حرفی بزنند

شکوه ای یا گله ای، 
یا که دعوا شاید


سخت در اندیشه ی آنان بودم

پدرش بعدِ سلام، 
گفت : لطفی بکنید، 
و حسن را بسپارید به ما ”


گفتمش، چی شده آقا رحمان ؟؟؟

گفت : این خنگ خدا

وقتی از مدرسه برمی گشته

به زمین افتاده 
بچه ی سر به هوا، 
یا که دعوا کرده

قصه ای ساخته است

زیر ابرو وکنارچشمش، 
متورم شده است

درد سختی دارد، 
می بریمش دکتر 
با اجازه آقا …….


چشمم افتاد به چشم کودک...

غرق اندوه و تاثرگشتم


منِ شرمنده معلم بودم

لیک آن کودک خرد وکوچک

این چنین درس بزرگی می داد

بی کتاب ودفتر ….


من چه کوچک بودم

او چه اندازه بزرگ

به پدر نیز نگفت

آنچه من از سرخشم، به سرش آوردم


عیب کار ازخود من بود و نمیدانستم

من از آن روز معلم شده ام ….

او به من یاد بداد  درس زیبایی را...

که به هنگامه ی خشم

نه به دل تصمیمی

نه به لب دستوری

نه کنم تنبیهی

***

یا چرا اصلا من 
عصبانی باشم

با محبت شاید،
گرهی بگشایم


با خشونت هرگز...

          با خشونت هرگز...

                   با خشونت هرگز...
 
 


موضوع انشا


موضوع انشا:
 
1) نيويورك خود را چگونه گذرانديد؟

2) علم بهتر است يا جريان خاص؟

3) دوست داريد در آينده رحيم مشايي شويد؟ چرا؟

4) موضوع انشا (مناطق) آزاد
رياضي:
 
 1) اگر قيمت خانه در سال اول از قرار متري 300 هزار تومان باشد و در سال هشتم از قرار متري دو ميليون تومان باشد، ثابت كنيد در هشت سال قيمت خانه ثابت مانده است.

2) جعفرقلي بيكار است. او داراي مدرك دانشگاهي و بيست و شش سال سن است. اگر در شش سال، هر سال دو تا سه ميليون شغل ايجاد شده باشد، الان جعفرقلي چندشغله است؟ اگر شونزده شغل بهش رسيده باشد چرا الان بيكار است و درآمد و بيمه هم ندارد؟

3) جعفرقلي هشتش گرو نه‌اش است اما تلويزيون مي‌گويد جعفرقلي خوشبخت است و خوشي زير دلش زده است. با ذكر فرمول نشان دهيد چرا جعفرقلي احساس بدبختي مي‌كند؟

4) اگر يارانه نقدي ماهانه نفري 40هزار تومان باشد واقعا چي كار كنيم باهاش؟ با رسم شكل توضيح دهيد.

علوم:
 
1) نحوه توليد كيك زرد را با ذكر فرمول بنويسيد و در انتها نيم كيلو كيك زرد در زيرزمين مدرسه توليد كنيد.

2) با ذكر فرمول ثابت كنيد احياي چاي ايراني و گندم ايراني و برنج ايراني با كيمياگري و تبديل مس به طلا تفاوتي ندارد.

جغرافيا:
 
1) درياي خزر چند درصدش براي ما است و با روسيه چه كار كنيم در كل؟

2) براي خشك شدن درياچه اروميه چه راه‌هايي داريم؟

3) براي از بين رفتن جنگل‌ها سه راه جديد پيشنهاد دهيد. (توجه كنيد كه قاچاق چوب، فروش به بخش خصوصي و آتش‌سوزي راه‌هاي جديد نيستند)

تاريخ:
 
 1) مكتب ايراني را شرح دهيد و شكل اسفنديار رحيم‌مشايي را بكشيد.

2) قبل از اينكه آقاي محمود احمدي‌نژاد رييس‌جمهور شود دنيا چه شكلي بود؟

3) اولين كسي كه در طول تاريخ براي مديريت جهان ثبت نام كرد چه كسي بود و چه شد؟

4) به غير از امير منصور آريا كدام شخص توانست، در طول تاريخ، سه سال بعد از مرگش فعاليت داشته باشد و 3000 ميليارد تومان اختلاس كند؟