مشترک خوراک این وبلاگ شوید تا خنده را بروی لبهایتان بنشانیم
يه لره رو مي خواستند اعدام کنند ازش مي پرسند، آخره عمرته حرفي چيزي نداري طرف ميگه نه شروع مي کنند مي بندنش به جرثقيل وقتي مي برنش بالا دست و پا مي زنه به منظور اينکه حرف دارم ميارنش پايين ازش مي پرسند چي شده بابا تو که گفتي حرف نداري برمیگرده به دوستش میگه محسن خونتون از اون بالا معلومه!!!!


0 نظرات:

ارسال یک نظر

شما در صورت تمایل می توانید با سایت همکاری کرده و جوک های خود را ارسال کنید تا با همکاری شما این سایت تبدیل به یک آرشیو کامل و غنی جوک شود- البته امکان اینکه جوک های خیلی زننده اصلاح شده و یا در صورت عدم امکان اصلاح در سایت درج نشود وجود دارد.
لطفا جوک های خود را به زبان فارسی ارسال کنید و از ارسال جوک به زبان های پینگیلیش و یا انگلیسی جدا خوداری نمائید